سرفیس بوک 3 surface book

بازدید: 2,482 بازدید

سرفیس بوک ۳، کامپیوتر هیبریدی منحصربه‌فرد مایکروسافت قدرتمندتر از گذشته است؛ اما پس‌از سه نسل تکرار، طراحی آن بوی کهنگی می‌دهد.

۲۶ اکتبر ۲۰۱۵، چهار سال و ۱۰ ماه و ۱۹ روز پیش، طی رویدادی به‌نام Windows 10 Devices، پانوس پانای، قائم‌مقام وقت مایکروسافت در واحد سرفیس مایکروسافت پای به‌روی صحنه گذاشت و درکنار رونمایی سرفیس پرو، از محصول جدیدی پرده برداشت که به‌نظر می‌رسید نخستین لپ ‌تاپ ردموندی‌ها باشد. پانای در ابتدا سرفیس‌بوک را «حد نهایی لپ‌تاپ» و «سریع‌ترین لپ‌تاپ ۱۳ اینچی» نامید؛ اما پس‌ از دقایقی تعریف‌وتمجید از محصول جدید شرکت متبوعش، با نمایش ویدئویی، ماهیت خاص سرفیس‌بوک را به تصویر کشید: لپ‌تاپی که به‌لطف مکانیزم منحصربه‌فرد لولا، با جداشدن نمایشگر از کیبورد، در کسری از ثانیه به یک تبلت می‌شود.

سرفیس‌بوک در ابتدا نقطه‌ی شروعی برای یک ماجراجویی رؤیایی به‌نظر می‌رسید؛ اما مواردی همچون عملکرد ناپایدار دستگاه در جابه‌جایی بین پردازنده‌ی گرافیکی مجزا و یکپارچه حین جداسازی نمایشگر، فقدان پورت‌ آینده‌نگرانه‌ی USB-C و برچسب قیمتی نجومی، باعث شد تا لپ‌تاپ هیبریدی مایکروسافت چندان مورد توجه کارشناسان و کاربران قرار نگیرد. حال سرفیس‌بوک در سومین نسل خود، از بسیاری از مشکلات برادرانش رهایی یافته است؛ اما آیا جدیدترین نسل سرفیس‌بوک می‌تواند به شعار «حد نهایی لپ‌تاپ» رنگ و بوی حقیقت ببخشد؟ آیا قیمت لپ ‌تاپ خاص مایکروسافت در محدوده‌ی ۲۳۰۰ دلار توجیه‌پذیر است؟ با بررسی سرفیس بوک 3 همراه پرسین کالا باشید.

طراحی و کیفیت ساخت

لپ‌تاپ توانمندی که تنها با فشردن یک کلید، به تبلتی با نسخه‌ی دسکتاپ ویندوز بدل می‌شود؛ پنج سال از معرفی منحصربه‌فردترین محصول خانواده‌ی سرفیس می‌گذرد، اما پس از نیم‌دهه به‌نظر می‌رسد مایکروسافت کماکان به طراحی قدیمی‌اش افتخار می‌کند و از آن رضایت دارد، چرا که تفاوت ساختاری و ظاهری سومین نسل سرفیس‌بوک با نسل نخست آن به صفر مطلق می‌گراید؛ اتفاقی که با هدف ابتدایی ردموندی‌ها مبنی‌بر آوردن فُرم‌فکتورها و نوآوری‌های جدید به‌ دنیای PC در تضاد است.

ساخت دستگاهی با دو کاربری متفاوت، تن‌دادن به مصالحه‌هایی را می‌طلبد که در محصولی عادی موضوعیت ندارند. حاشیه‌های قطور و سنگین‌بودن بخش نمایشگر، محدودیت‌‌های مربوط به پردازنده و پایداری نه‌چندان زیاد لولا از جمله‌ی مصالحه‌هایی هستند که مایکروسافت در تولید سرفیس‌بوک به‌جان می‌خرد. در ادامه در مورد هرکدام از این محدودیت‌ها صحبت می‌کنیم.

طراحی جذاب و منحصربه‌فرد دیروز، اکنون بوی کهنگی می‌دهد

در شرایطی که لپ‌تاپ‌های بالارده‌ی عادی رو‌به‌روز به‌‌مدد نمایشگرهای کم‌حاشیه یا حتی تمام‌صفحه جمع‌وجورتر و جذاب‌تر می‌شوند، لپ‌تاپ هیبریدی سرفیس‌بوک ۳ برای ارائه‌ی تجربه‌ی کاربری مناسب در حالت تبلت، همچون دو نسل پیش، حاشیه‌های قطوری را دورتادور نمایشگرش می‌بیند. سال گذشته مایکروسافت با سرفیس پرو ایکس توانست درون کالبدی هم‌اندازه با سرفیس پرو ۷، نمایشگر بزرگ‌ترِ ۱۳ اینچی را جای دهد؛ اما طراحان ردموند هنوز اعتقادی به بازنگری در طراحی سرفیس‌بوک ندارند.

مایکروسافت از نسل دوم، سرفیس‌بوک را در دو مدل ۱۳٫۵ و ۱۵ اینچی به‌فروش می‌رساند؛ اما برای آنکه به تأثیر حاشیه‌های قطور سرفیس‌بوک ۳ بر ابعاد کلی آن پی‌ ببرید کافی است بدانید که نسل جدید لپ‌تاپ‌های ۱۳ و ۱۵ اینچی Dell XPS به‌لطف نمایشگر تمام‌صفحه‌شان به‌ترتیب ۱۸٫۶ و ۷٫۸ درصد کوچک‌تر از محصولات مایکروسافت هستند، فراموش نکنید نمایشگر مدل XPS 15 حدود ۰٫۶ اینچ قطر بیشتری نسبت به رقیبش دارد!

اگر با نسل‌های پیشین سرفیس‌ بوک آشنایی داشته باشید، احتمالا می‌دانید که مایکروسافت پردازنده، رم، حافظه‌ی ذخیره‌سازی و بخشی از باتری را پشت نمایشگر قرار می‌دهد و همین موضوع باعث می‌شود تا قسمت نمایشگر سرفیس‌بوک نسبت به لپ‌تاپ‌های عادی سنگین‌تر باشد؛ بنابراین حفظ تعادل دستگاه حین استفاده در حالت تبلت با لولای عادی میسر نخواهد بود. مایکروسافت برای پیاده‌سازی ایده‌ی لپ‌تاپ/تبلت هیبریدی‌اش کماکان به لولای Dynamic Fulcrum (تکیه‌گاه پویا) اتکا دارد.

همان‌طور که از نام آن نیز برمی‌آید، لولای Dynamic Fulcrum با گسترده‌شدن روی سطح میز (یا پای کاربر!)، اندکی بخش کیبورد دستگاه را طویل‌تر می‌سازد و بدین‌ ترتیب با ایجاد تعادل بین وزن دو قسمت نمایشگر و کیبورد از وارونه‌شدن لپ‌تاپ جلوگیری می‌کند. لولای سرفیس بوک حین بستن در لپ‌تاپ، دو بخش نمایشگر و کیبورد را به‌خوبی روی هم منطبق نمی‌کند و به‌دلیل محدودیت فیزیکی، شکافی را در قسمت انتهایی باقی می‌گذارد؛ به‌طوری که ضخامت دستگاه از ۱۵ میلی‌متر به حدود ۲۳ میلی‌متری در لبه‌ی انتهایی می‌رسد!

آنچه بخش تبلت سرفیس بوک 3 را روی کیبورد نگه می‌دارد، مکانیزمی موسوم به Muscle Wire Lock است. این مکانیزم در حقیقت مفتولی از جنس آلیاژ حافظه‌دار تیتانیوم و نیکل را در بطن خود دارد که بر اثر عبور جریان الکتریکی، درست‌مانند عضله منقبض می‌شود و دو قسمت دستگاه را به‌وسیله‌ی دو زائده در دو گوشه‌ی لولا به‌هم چفت می‌کند. بدین‌ترتیب می‌توان سرفیس‌بوک را علاوه‌بر تبلت و لپ‌تاپ، در حالت استودیو نیز به‌کار گرفت؛ حالتی که در آن نمایشگر برگردانده‌شده و پشت به کیبورد به لولا چفت می‌شود.

 

لقی و نوسان نمایشگر؛ پیامد استفاده طراحی هیبریدی

با فشردن کلید Detach روی کیبورد یا کلید نرم‌افزاری موجود در تسک‌بار، جریان الکتریکی داخل مفتول Muscle Wire Lock قطع شده و براثر انبساط مفتول، قسمت نمایشگر آزاد می‌شود. فرایند آزادسازی نمایشگر اکنون بسیار سریع‌تر و پایدارتر از گذشته انجام می‌شود، از سوی دیگر سرفیس بوک 3 به‌موجب قابلیت جدید Safe Detach و به‌روزرسانی جدید DirectX 12، می‌تواند بار پردازشی را در آنِ واحد از پردازنده‌ی گرافیکی مجزا به پردازنده‌ی گرافیکی یکپارچه‌ی اینتل انتقال دهد؛ هرچند که توسعه‌دهنده باید پشتیبانی از این قابلیت را به نرم‌افزارش اضافه کند.

متأسفانه پس‌از تولید سه‌ نسل از سرفیس‌ بوک، کماکان شاهد لقی و ناپایداری نمایشگر در حالت لپ‌تاپ هستیم، این مشکل به‌ویژه در مدل ۱۵ اینچی سرفیس بوک 3 و حین قرار دادن دستگاه روی پا بیش‌ازپیش نمود می‌یابد. به‌نظر می‌رسد که لقی نمایشگر به مکانیزم Muscle Wire Lock‌ ارتباطی ندارد و بیشتر به لولای تکه‌تکه‌ی Dynamic Fulcrum بازمی‌گردد؛ امیدواریم مایکروسافت در نسل چهارم برای این مشکل چاره‌ای بیاندیشد. صرف‌نظر از بحث پایداری، سرفیس بوک ۳ برخلاف نسل نخست از آزمون «بازکردن با یک دست» سربلند بیرون می‌آید.

مایکروسافت می‌گوید سرفیس‌بوک تنها ۲۰ درصد از مواقع در حالت تبلت استفاده می‌شود؛ چراکه ظرفیت محدود باتری در قسمت نمایشگر امکان استفاده‌ی طولانی‌تر را فراهم نمی‌سازد. ما تصور می‌کنیم که ابعاد بزرگ دستگاه به‌ویژه در مدل ۱۵ اینچی، عامل محدودکننده‌ی دیگری به‌حساب می‌آید؛ هرچند که به‌لطف ساختار منیزیومی بدنه و باتری کوچک، وزن قسمت نمایشگر سرفیس‌بوک نسبتا ابعادش، سبک‌تر است.

از بحث لولا و حاشیه‌ی نمایشگر که بگذریم، سرفیس‌بوک کماکان در زمینه‌ی کیفیت و دقت ساخت از پیشروان دنیای لپ‌تاپ به‌حساب می‌آید؛ پوشش گوریلا گلس محفاظ نمایشگر کل نمای جلو را پوشانده است و خبری از حاشیه‌های پلاستیکی یا نوار لاستیکی بین پنل و قاب نمایشگر نیست، بدنه‌ی منیزیومی و کاملا یکپارچه‌ی دستگاه ساختاری سبک و پوششی مات دارد که به‌راحتی آثار لک و اثر انگشت را روی خود نمی‌پذیرد و در نهایت پنجره‌ی چهارخانه‌‌ای نیز از پشت دستگاه برق می‌زند و به ما گوشزد می‌کند که با محصولی از مایکروسافت طرف هستیم.

سرفیس‌بوک ۳ برخلاف سرفیس لپ‌تاپ یا سرفیس پرو، تنها در رنگ خاکستری به‌فروش می‌رسد؛ اما تصور می‌کنیم که بدنه‌ی مشکی مات می‌تواند شکوه و جلال دوچندانی را به‌ لپ‌تاپ گران‌قیمت مایکروسافت ببخشد.

درگاه‌ها و ارتباطات

مایکروسافت سرانجام با نسل دوم سرفیس‌بوک تسلیم خواست عمومی شد و درگاه نه‌چندان پراستفاده‌ی Mini DisplayPort را با USB Type-C جایگزین کرد. این درگاه از استاندارد USB 3.1 Gen 2 بهره می‌برد و از دو خروجی تصویر 4K با نرخ نوسازی ۶۰ هرتز، استاندارد Power Delivery 3.0 با توان شارژ بالغ‌بر ۱۰۰ وات، DisplayPort 1.4 Alt Mode و Digital Audio پشتیبانی می‌کند؛ اما متأسفانه خبری از تاندربولت ۳ نیست.

سرفیس‌بوک ۳ دو درگاه USB 3.1 Gen 2 Type-A، درگاه کارت حافظه‌ SDXC و جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفون (روی گوشه‌ی بالایی از لبه‌ی سمت راست نمایشگر!) را به‌همراه دو درگاه اختصاصی بهبودیافته‌ی Surface Connect را روی قسمت کیبورد و نمایشگر دراختیار کاربر می‌گذارد. درگاه سرفیس‌کانکت جدید مبتنی‌بر استاندارد USB 3.1 Gen 2 و DisplayPort 1.4 چهار مسیره توسعه یافته است و اکنون امکان اتصال ۲ مانیتور 4K با نرخ نوسازی ۶۰ هرتز و شارژ ۱۲۷ واتی را فراهم می‌آورد؛ بنابراین مشکلات مربوط به ناکافی‌بودن توان ۱۰۰ واتی شارژر نسل گذشته در بارهای پردازشی سنگین دیگر در سرفیس‌بوک ۳ موضوعیت ندارد.

 

جای خالی تاندربولت در میان پورت‌های متنوع سرفیس‌بوک

مایکروسافت می‌توانست به‌جای اختصاص‌دادن مسیرهای PCIe پردازنده به درگاه اختصاصی سرفیس‌کانکت، آن‌ها را برای اضافه‌کردن درگاه آینده‌نگرانه‌ و پرکاربرد تاندربولت ۳ با پهنای باند ۴۰ گیگابیت‌برثانیه‌ای به‌کار گیرد. ردموندی‌ها دلیل دوری از این گزینه را آسیب‌پذیری امنیتی و امکان دسترسی مستقیم به حافظه ازطریق تاندربولت اعلام می‌کنند. ما تصور می‌کنیم که مایکروسافت در انتظار استفاده از یکپارچگی USB 4 با تاندربولت ۳ در نسل‌های آتی محصولات سرفیس است.

سرفیس‌ بوک 3 برای تماس‌های تصویری به دوربین ۵ مگاپیکسلی با قابلیت فیلم‌برداری 1080p و برای کاربری‌هایی همچون اسکن اسناد نیز به دوربین پشتی ۸ مگاپیکسلی با فوکوس خودکار و فیلم‌برداری 1080p اتکا دارد. ما عملکرد هر دو دوربین سرفیس‌بوک ۳ را در سطح‌ بهترین‌های دنیای لپ‌تاپ می‌دانیم. دستگاه گران‌قیمت مایکروسافت برای احراز هویت کاربر از ماژول مادون‌قرمز استفاده می‌کند که به جز تاریکی مطلق در سایر سناریوها عملکرد بسیار سریعی دارد.

سرفیس‌بوک ۳ به‌لطف ماژول شبکه‌ی AX201 اینتل و صدالبته‌ پردازنده‌ی نسل دهمی IceLake امکان اتصال به شبکه‌های Wi-Fi 6 را به‌ارمغان می‌آورد که به‌لحاظ نظری می‌تواند اتصال سریع‌تر و پایدارتری را فراهم سازد. لپ‌تاپ گران‌قیمت مایکروسافت از اتصال بلوتوث نسخه‌ی ۵٫۰ نیز پشتیبانی می‌کند که نتیجه‌ی آن پهنای باند و بُرد بیشتر است. از سوی دیگر در نسخه‌ی ۱۵ اینچی سرفیس بوک 3 ماژول Xbox Wireless امکان استفاده از دسته‌های بازی ایکس‌باکس بدون نیاز به دانگل را فراهم می‌آورد.

 

کیبورد و ترک‌پد

بی‌شک یکی از نقاط قوت اصلی سرفیس‌ بوک را می‌توان کیبورد آن دانست. عمق حرکتی بسیار خوب، فاصله‌ی کافی کلیدها از هم، مکانیزم پایدار و کم‌صدا و پوشش باکیفیت کلیدها با حسی کاملا پریمیوم از جمله‌ی مهم‌ترین ویژگی‌های کیبورد سرفیس‌بوک ۳ به‌شمار می‌آیند. نور پس‌زمینه‌ی سفید کلیدها شدت روشنایی و توزیع مناسبی دارد؛ بنابراین در هر ساعت از شبانه‌روز می‌توان از تایپ‌کردن با لپ‌تاپ گران‌قیمت مایکروسافت لذت برد.

ردموندی‌ها هیچ تصمیم عجیب‌وغریبی را در نوع چینش کلیدها اتخاذ نکرده‌اند، تمام کلیدها در محل مناسب قرار دارند و به‌سرعت می‌توان به تایپ‌کردن با آن‌ها عادت کرد. مایکروسافت کلید جداسازی نمایشگر را درکنار کلید Del در گوشه‌ی سمت راست سرفیس‌بوک قرار داده است؛ درحالی‌که کلیدهای مربوط به پاور و کنترل صدا روی گوشه‌ی سمت چپ از لبه‌ی بالایی نمایشگر جای گرفته‌اند تا در هر دو حالت تبلت و لپ‌تاپ امکان استفاده از آن‌ها فراهم باشد. ما تنها نکته‌ی منفی در کیبورد سرفیس‌بوک را فقدان کلیدهای کامل مدیا (شامل رد کردن یا بازگشت به قطعه‌ی قبلی) می‌دانیم.

 

کیبورد عالی و ترک‌پد کوچک

متأسفانه مایکروسافت برخلاف سرفیس لپ‌تاپ ۳، تغییری در ابعاد ترک‌پد ایجاد نکرده است. ابعاد ترک‌پد ۷۱ × ۱۰۴ میلی‌متری سرفیس‌بوک به‌خودی خود کوچک نیست؛ اما فضای بی‌استفاده‌ی بسیار وسیعی، به‌ویژه در مدل ۱۵ اینچی دستگاه، اطراف هر چهار ضلع ترک‌پد وجود دارد؛ با نگاهی به ابعاد غول‌پیکر ترک‌پد در مک‌بوک‌ پروهای اپل کاربر بیش‌از‌پیش مأیوس خواهد شد!

صرف‌نظر از ابعاد نه‌چندان وسیع ترک‌پد، عملکرد آن بسیار دقیق و قابل اتکاتر از عموم لپ‌تاپ‌های ویندوزی است. ترک‌پد سرفیس بوک ۳ به‌صورت هم‌زمان لمس پنج انگشت را شناسایی کرده و به‌لطف درایور پرسیژن مایکروسافت تمام ژست‌های حرکتی چندلمسی ویندوز ۱۰ را اجرا می‌کند. پوشش شیشه‌ای ترک‌پد نیز لذت اجرای ژست‌های حرکتی و جابه‌جایی در محیط سیستم‌عامل را دوچندان می‌سازد.

برخلاف مک‌بوک پروهای اپل، کلیک راست و چپ به کمک دو کلید زیر لبه‌ی پایینی ترک‌پد انجام می‌شود و کل سطح ترک‌پد کلیک‌پذیر نیست؛ اما پایداری این کلیدها مناسب است.

 

نمایشگر و اسپیکر

سرفیک بوک به بعنوان لپ‌تاپ پرچم‌دار مایکروسافت از نسل اول تا به امروز حرف‌های زیادی در بخش نمایشگر داشته است؛ در نگاه اول تشابه زیادی بین نمایشگر این مدل به محصولات پیشین این سری دیده می‌شود و به نظرم می‌رسد این شرکت بار دیگر از پنل‌‌های ۳ به ۲ ساخت ال‌جی فیلیپس بهره گرفته است. قطر پنل IPS سرفیس بوک ۳ همانند گذشته دقیقا ۱۵ اینچ است و رزولوشن ۳۲۴۰ در ۲۱۶۰ پیکسل را ارائه می‌کند؛ تصاویر به لطف تراکم۲۶۰ پیکسل در هر اینچ بسیار شارپ به‌نظر می‌رسند و از متون گرفته تا عکس‌ها و دیگر محتوا کاملا شما را از این نظر راضی خواهند کرد.

نسبت نمایشگر ۳ به ۲ برای انجام کاربری‌های عمومی، تهیه محتوا، وب‌گردی، مطالعه کتاب، نوت برداری و … کاملا مناسب است و شرکت‌ها در مهاجرت به این نسبت تصویر در پرچمداران خود هستند. جدای از نوار سیاه بزرگ‌تر در بالا و پایین تصویر نمایش ویدئو و پشتیبانی نکردن ذاتی پنل از HDR تماشای فیلم و ویدئو در نمایشگر بزرگ این لپ‌تاپ واقعا لذت‌بخش است. زاویه‌ی دید این نمایشگر فوق‌العاده است و به لطف لولای کاربردی و حالت تبلت تجربه‌‌ای ناب در تماشای محتوا را برای شما به ارمغان خواهد آورد.

در آزمایش روشنایی پرسین کالا، نمایشگر سرفیس بوک ۳ با رسیدن به ۴۰۵ نیت در حالت نمایش الگوی ۱۰۰ درصدی عملکرد خوبی (مشابه نسل‌های گذشته‌اش) ارائه می‌کند اما لپ‌تاپ‌های بهتری از این نظر نیز در بین پرچمداران خواهید یافت. تفاوت بیشینه روشنایی در ۴ ناحیه نمایشگر حداکثر ۱۷ نیت تفاوت است که کاملا مناسب و قابل‌قبولی است. ردموندی‌ها نیز همانند اپل در محصولات خود از نمایشگرهای LCD با قابلیت نمایش مشکی عمیق با روشنایی اندک (۰.۵۳ نیت) بهره برده‌اند که به کنتراست عالی ۷۶۴ منجر شده است.

حسگر تنظیم نور تأثیر در روشنایی حداکثر نمایشگر ندارد و باتوجه‌به تجربه‌ی چندین تعلل در تغییر روشنایی چندان استفاده از آن توصیه نمی‌شود. نشت نور اندک نمایشگر در محصولات مایکروسافت به دفعات دیده شده است و سرفیس بوک ۳ نیز از این قضیه مستثنی نیست؛ در زمینه مشکی و روشنایی بالا می‌توان این مسئله را با چشم دید اما میزان آن به اندازه‌ای نیست که یک نقص بزرگ محسوب شود.

پنل ۶۰ هرتزی و ۸ بیتی سرفیس بوک ۳ در فضای sRGB کار می‌کند و خبری از پشتیبانی فضای رنگی گسترده در این لپ‌تاپ نیست؛ برخی در حال مهاجرت به نمایشگر‌های اولد یا پشتیبانی از DCI P3 و … در لپ‌تاپ‌های خود هستند و مایکروسافت هنوز در هیچ یک از لپ‌تاپ‌هایش این تغییر مهم را آغاز نکرده است. در بخش تنظیمات نمایشگر با حالتی آشنا به‌نام Enhanced در محصولات مایکروسافت رو‌به‌رو خواهید شد که تأثیر در گسترش فضای رنگی ندارد و تنها کمی اغراق در رنگ‌ها ایجاد می‌کند.

 

نمایشگر سرفیس‌بوک جذاب است؛ اما دیگر بی‌رقیب نیست

این نمایشگر به ترتیب ۹۴ درصد، ۷۴ درصد و ۶۵ درصد فضای sRGB، فضای DCI-P3 و AdobeRGB را پوشش می‌دهد که یک پوشش متوسط در این رده محسوب می‌شود؛ برای مثال دل با ‌XPSهای جدید پوشش بسیار بهتری ارائه می‌کند. از نظر دقت اما بار دیگر ردموندی‌ها نشان دادند که به کالیبره کردن نمایشگرهایشان اهمیت می‌دهند؛ سرفیس بوک ۳ با خطای میانگین ۱.۳ عملکردی بسیار خوب همانند دیگر اعضای خانواده سرفیس دارد.

تجربه‌ی صوتی یکی دیگر از قربانیان ماهیت هیبریدی سرفیس‌بوک ۳ به‌حساب می‌آید. در شرایطی که مک‌بوک پرو ۱۶، به‌مدد اسپیکرهای شش‌تایی‌اش تجربه‌ی صوتی فوق‌العاده‌ای به‌ارمغان می‌آورد، سرفیس‌بوک ۳ در این زمینه مأیوس‌کننده ظاهر می‌شود؛ چرا‌که مهندسان مایکروسافت، برای ناگزیر به‌جای دادن دو اسپیکر کوچک در لبه‌های نمایشگر دستگاه شده‌اند تا دستگاه در هر دو حالت تبلت و لپ‌تاپ قادر به تولید صدا باشد.

 

اسپیکرهای استریو با حجم صدای ناامیدکننده

اسپیکرهای کوچک سرفیس‌بوک ۳ به‌لحاظ شفافیت و وضوح صدا عملکرد رضایت‌بخشی دارند؛ اما بلندی صدای آن‌ها شایسته‌ی یک دستگاه ۱۵ اینچی نیست. از سوی دیگر محل جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفون در گوشه‌ی بالا از لبه‌ی سمت راست نمایشگر، تجربه‌ی چندان جالبی به‌ارمغان نمی‌آورد؛ چرا که حین تماشای فیلم باید شاهد آویزان‌بودن سیم هدفون از کنار نمایشگر نیز باشید!

 

تجربه‌ی کاربری

چنانچه از مشکلاتی همچون خطوط شکسته‌ و لبه‌های گونیایی بدنه، ابعاد بزرگ و عمر اندک باتری چشم‌پوشی کنیم، محیط نه‌چندان ایده‌آل ویندوز برای تعامل لمسی، اساسی‌ترین مانع در برابر بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های سرفیس‌بوک محسوب می‌شود؛ مشکلی که ماهیت این دستگاه هیبریدی را از اساس زیر سؤال می‌برد. باید توجه داشت که در سوی دیگر میدان، اپل با برنامه‌ی گذار از اینتل و به‌مدد پردازنده‌های توانمند مبتنی‌بر ARM خود موسوم به Apple Silicon می‌تواند در عرصه‌ی کامپیوترهای هیبریدی خطری بالقوه برای مایکروسافت باشد.

پس از گذشت پنج سال از زمان انتشار نخستین نسخه‌ی ویندوز ۱۰، هنوزهم این سیستم‌عامل گزینه‌ای ایده‌آل برای استفاده در حالت تبلت (Tablet mode) نیست. بسیاری از محیط‌های سیستم‌عامل، مانند فایل اکسپلورر، برای کاربری لمسی بهینه نشده‌اند و هنوزهم حین کار با بخش تنظیمات، گاهی اوقات به محیط کلاسیک کنترل‌پنل منتقل می‌شوید و استفاده از نرم‌افزارهای دسکتاپ درکنار اپلیکیشن‌های مدرن نیز تجربه‌ای نه‌چندان خوشایند به‌ارمغان می‌آورد. درکنار آنچه گفته شد، ناپیوستگی بین انیمیشن‌های مختلف در حالت تبلت و تجربه‌ی ناخوشایند نرم‌افزارهای قدیمی دسکتاپ در حالت لمسی، ژست‌های حرکتی کند و ناکارآمد، باگ‌های متعدد صفحه‌کلید مجازی ویندوز و تعداد اندک اپلیکیشن‌های مدرن و سازگار با تعامل لمسی از دیگر اشکالات این سیستم‌عامل است.

 

ویندوز ۱۰؛ بیگانه با تعامل لمسی

مایکروسافت سال گذشته درکنار چندین محصول سخت‌افزاری، ویندوز ۱۰ ایکس را رونمایی کرد؛ نسخه‌ای از ویندوز ۱۰ که برای دستگاه‌هایی با نمایشگر دوگانه بهینه‌سازی شده است و با دستورهای لمسی سازگاری بیشتری دارد. مایکروسافت ویندوز 10X را با دستگاه موردانتظار سرفیس نئو به‌نمایش گذاشت و اعلام کرد این نسخه به‌صورت به‌روزرسانی دردسترس کاربران نسخه‌ی عادی ویندوز ۱۰ قرار نخواهد گرفت؛ بلکه دستگاه‌های مبتنی‌بر نسخه‌ی جدید ویندوز در سال ۲۰۲۰ از راه خواهند رسید. مدتی پیش مشخص شد مایکروسافت ویندوز ۱۰ ایکس را برای لپ‌تاپ‌ها و تبلت‌های آینده نیز در نظر دارد، در هر صورت امیدواریم مایکروسافت در مورد تجربه‌ی کاربری لمسی سیستم‌عامل محبوبش بازنگری کند.

 

بازده و عملکرد

مصالحه‌های مایکروسافت در راه دستیابی به فُرم‌فاکتور منحصربه‌فرد تبلت/لپ‌تاپ، نه‌تنها به طراحی ظاهری ختم نمی‌شود؛ بلکه در سطح مشخصات فنی بیش‌از‌پیش قدرت می‌گیرد. برای آنکه بخش نمایشگر سرفیس‌بوک به‌عنوان یک تبلت مستقل نیز ایفای نقش کند، باید سبک، باریک و کم‌مصرف باشد؛ بنابراین امکان استفاده از پردازنده‌های ۴۵ واتی سری H اینتل یا AMD و باتری پرحجم فراهم نخواهد بود، از سوی دیگر برای جلوگیری از رسیدن آسیب‌های محتمل به نمایشگر بر اثر حرارت، اجازه‌دادن به پردازنده‌های کم‌مصرف برای رسیدن به دماهای بالا نیز میسر نیست.

اگرچه مایکروسافت با سرفیس لپ‌تاپ ۳ امکان انتخاب بین اینتل و AMD (به‌نوعی!) را برای کاربر فراهم می‌آورد، سرفیس‌بوک ۳ صرفا با پردازنده‌های نسل دهمی Ice Lake اینتل به‌فروش می‌رسد. درحالی‌‌که مدل ۱۳٫۵ اینچی سرفیس‌بوک ۳ با یکی از دو پردازنده‌ی Core i5-1035G7 (بدون پردازنده‌ی گرافیکی مجزا) یا Core i7-1065G7 به‌فروش می‌رسد، مدل بزرگ‌تر تنها با پردازنده‌ Core i7 دردسترس خریداران قرار دارد. بدین‌ترتیب برخلاف نسل گذشته که نسبت به محصولات دیگر بازار از پردازنده‌های قدیمی‌تر Kaby Lake-R بهره می‌بردند، هر دو مدل ۱۳٫۵ و ۱۵ اینچی سرفیس‌بوک ۳ با رقبا هم‌پا هستند.

اینتل با آیس‌لیک نخستین‌بار در مدتی طولانی، به‌صورت هم‌زمان فرایند تولید و ریزمعماری پردازنده‌های خود را در مقیاسی وسیع ارتقا داد. این شرکت مهم‌ترین ویژگی‌های خانواده‌ی موبایل آیس‌لیک را یادگیری الگوی استفاده‌ی کاربر از کامپیوتر به‌لطف مجموعه‌ی دستورالعمل‌های داخلی هوش مصنوعی، سازگاری با استاندارد وای‌فای ۶، یکپارچگی با تاندربولت ۳، گرافیک توانمند با پشتیبانی از 4K HDR و CPU و GPU با معماری جدید می‌داند.

پردازنده‌های آیس‌لیک درمقایسه‌با خانواده‌ی ویسکی‌لیک فرکانس پایه و بیشینه‌ی کمتری دارند؛ اما معماری بهبودیافته و فرایند تولید ۱۰ نانومتری آن‌ها می‌تواند درنهایت به بهبود عملکرد منجر شود. بی‌شک مهم‌ترین تغییر پردازنده‌های خانواده‌ی آیس‌لیک به بهره‌گیری آن‌ها از واحد پردازش گرافیکی Gen 11 بازمی‌گردد. در نسل دهم از حافظه‌ی eDRAM برای GPU خبری نیست؛ اما درعوض، معماری عریض‌‌تر و سه مگابایت کش L3 اختصاصی در مجاورت GPU‌ تدارک دیده شده است.

 

پردازنده‌ی ۱۵ واتی شایسته‌ی مدل ۱۵ اینچی نیست

باید توجه داشت که فرکانس توربوی ۳٫۹۰ و ۳٫۷۰ گیگاهرتزی ثبت‌شده برای پردازنده‌های Core i7 – 1065G7 و Core i5 – 1035G7 برای پردازش‌های تک‌هسته‌ای هستند. اینتل فرکانس توربو حین درگیر شدن تمام هسته‌ها را به‌ترتیب ۳٫۵۰ و ۳٫۳۰ گیگاهرتز گزارش می‌کند. از سوی دیگر بایدآوری کنیم که فرکانس توربو صرفا برای بازه‌های زمانی بسیار کوتاه دردسترس هستند و بسته به میزان TDP تنظیم‌شده از سوی شرکت تولیدکننده متغیر خواهد بود.

اینتل در نام‌گذاری نسل دهم حرف U و Y را کنار گذاشته است و درعوض، از ترکیب اعداد و حرف G‌ برای نمایش قدرت GPU و توان طراحی گرمایی استفاده می‌کند. بدین‌ترتیب در خانواده‌ی آیس‌لیک، پردازنده‌ی Core i7-1068G7 از قدرتمندترین گرافیک (G7) و بیشترین توان طراحی گرمایی (عدد 8) و پردازنده‌ی Core i3-1005G1 از ضعیف‌ترین گرافیک (G1) و کمترین توان طراحی گرمایی (عدد 5) قدرت می‌گیرد. گرافیک‌های G1 و G4 و G7‌ به‌ترتیب از ۳۲ و ۴۸ و ۶۴ واحد محاسباتی (EU) برخوردار هستند.

اگرچه‌ فُرم‌فکتور متفاوت سرفیس‌بوک، پردازنده‌ی مرکزی را محدود می‌سازد، در نقطه‌ی مقابل، به‌علت جدا بودن پردازنده‌ی گرافیکی از CPU و وجود فضای بیشتر در قسمت کیبورد لپ‌تاپ، مهندسان مایکروسافت آزادی عمل بیشتری در زمینه‌ی GPU دارند؛ لپ‌تاپ گران‌قیمت مایکروسافت به‌لحاظ توان پردازشی گرافیکی ارتقا چشم‌گیری تجربه می‌کند. سرفیس‌بوک ۱۳٫۵ و ۱۵ اینچی اکنون به‌ترتیب با GTX 1650 Max-Q و GTX 1660 Ti Max-Q به‌فروش می‌رسند. از سوی دیگر برای استفاده‌های سازمانی و حرفه‌ای می‌توان دستگاه را با ماژول Quadro RTX 3000 نیز سفارش داد.

ارتقا پردازنده به نسل دهم اینتل سرانجام امکان ارتقا رم را نیز برای مایکروسافت فراهم ساخت؛ چراکه پیش‌از سری Ice Lake استفاده از ماژول رم بهینه و کم‌مصرف‌ترِ LPDDR4X فراهم نبود. هم‌اکنون می‌توان مدل ۱۳٫۵ اینچی سرفیس‌بوک ۳ را با ۸، ۱۶ یا ۳۲ گیگابایت و مدل ۱۵ اینچی را با ۱۶ یا ۳۲ گیگابایت خریداری کرد. از سوی دیگر مایکروسافت هر دو لپ‌تاپ را با ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایت یا یک و ۲ ترابایت حافظه‌ی SSD به‌فروش می‌رساند.

پرسین کالا مدل ۱۵ اینچی سرفیس‌بوک ۳ با ۳۲ گیگابایت رم، یک ترابایت SSD، پردازنده‌ی Core i7-1065G7 و پردازنده‌ی گرافیکی GTX 1660 Ti Max-Q را برای بررسی دراختیار داشت.

حال نوبت به اجرای بنچمارک‌ها می‌رسد تا عیار سرفیس‌بوک ۳ را بسنجند. در جدول زیر، بنچمارک‌های 3DMark و GFXBench درکنار GeekBench OpenCL پردازنده‌ی گرافیکی را تحت‌فشار قرار می‌دهند؛ درحالی‌که بنچمارک‌های GeekBench و CineBench هر دو CPU-محور هستند و دو بنچمارک PCMark 8 و PCMark 10 عملکرد کلی دستگاه را با شبیه‌سازی کاربری روزمره مورد ارزیابی قرار می‌دهند.

مطابق انتظار، سرفیس‌بوک ۳ به‌لطف پردازنده‌ی گرافیکی قدرتمندش، در آزمونی همچون GeekBench OpenCL که صرفا GPU را تحت‌فشار می‌گذارد، بسیار توانمند ظاهر می‌شود و دستگاه گیمینگی همچون ایسر نیترو ۷ با پردازنده‌ی گرافیکی GTX 1650 را با اختلافی ۴۰ درصدی از پیش‌رو برمی‌دارد؛ اما در آزمون‌های 3DMark که تقریبا ۱۵ درصد از امتیاز به‌دست‌آمده صرفا با اتکا بر CPU و ۱۰ درصد آن با تحت‌فشار قرار دادن توأمان CPU و GPU محاسبه شده است، سرفیس‌بوک ۳ با اختلافی ۲۰ تا ۳۰ درصدی از رقیب گیمینگ خود عقب می‌ماند، چرا که ایسر نیترو ۷ به پردازنده‌ی ۴۵ واتی سری H و لپ‌تاپ هیبریدی مایکروسافت به پردازنده‌ی کم‌مصرف ۱۵ واتی متکی هستند. وضعیت یادشده در مورد آزمون‌های PCMark 8 و PCMark 10 نیز صدق می‌کند؛ آزمون‌هایی که با شبیه‌سازی کاربری‌های دنیای واقعی، نظیر وب‌گردی، ویرایش فیلم و عکس، ویرایش اسناد و کار با داده‌های سنگین عملکرد دستگاه را می‌سنجند.

 

سرفیس‌بوک ۳: عملکرد پایدار؛ اما پایین‌تر از انتظار

مدل ۱۵ اینچی سرفیس‌بوک ۳ یکی از توانمندترین پردازنده‌های گرافیکی دنیای لپ‌تاپ‌ها در سال ۲۰۲۰ را در بطن خود دارد؛ بنابراین انتظار می‌رود که در اجرای بازی‌ها نیز عملکرد قابل احترامی داشته باشد، به‌نظر می‌رسد که مایکروسافت نیز با اضافه‌کردن ماژول XBox Wireless برای استفاده از کنترلر ایکس‌باکس بدون‌نیاز به دانگل در مدل ۱۵ اینچی، به این موضوع صحه می‌گذارد. ما برای ارزیابی عملکرد سرفیس‌بوک‌ ۳ به سراغ بازی‌های Rise of the Tomb Raider ،Far Cry 5 و Final Fantasy Shadowbringers با وضوح Full HD رفتیم.

اگرچه اعداد ثبت‌شده در جدول بالا برای لپ‌تاپی همچون سرفیس‌بوک ۳ تحسین‌برانگیز هستند، باید توجه داشته باشید که مهندسان مایکروسافت در مورد خنک‌ساختن دستگاه راهکار بسیار محافظه‌کارانه‌ای را در پیش گرفته‌اند، چرا که در تست‌های پی‌در‌پی ما که باعث افزایش دمای سرفیس‌بوک ۳ می‌شد، این دستگاه حتی نرخ فریم ۴۳ فریم‌برثانیه‌ای را نیز در تنظیمات گرافیکی Medium‌ بازی Rise of The Tomb Raider ثبت کرد! حال برای ارزیابی دقیق‌تر استراتژی خنک‌سازی سرفیس‌بوک ۳، آزمون استرس پرسین کالا شامل ۱۰ بار اجرای مداوم CineBench R20 را اجرا می‌کنیم. توجه داشته باشید که در طول آزمون استرس، دستگاه به برق متصل و اسلایدر مصرف انرژی ویندوز روی حالت Best Performance می‌ماند.

درحالی‌که در نگاه نخست پایداری عملکرد سرفیس‌بوک ۳ در آزمون استرس پرسین کالا با افت حداکثر ۷ درصدی امتیاز پردازنده، بسیار مطلوب به‌نظر می‌رسد؛ اما باید در نظر داشت که مایکروسافت برای حفظ پایداری و پایین‌ نگه‌داشتن دما، راهکار عجیبی را در پیش می‌گیرد. همان‌طور که در نمودارهای زیر مشاهده می‌کنید، در طول آزمون استرس پرسین کالا، عموما دمای پردازنده در محدوده‌ی ۷۵ درجه‌ی سلسیوس، فرکانس کاری در همسایگی ۲٫۱ گیگاهرتز و توان پردازنده حدود ۱۵ تا ۱۶ وات باقی می‌ماند. با کمی بررسی می‌توان پی برد که سرفیس‌بوک ۳ حدود ۲۰ درصد نسبت به میانگین امتیاز پردازنده‌ی Core i7-1065G7 ضعیف‌تر عمل می‌کند.

 

باتری

حمل‌پذیری آسان و شارژدهی مناسب جزو ویژگی‌های اصلی اولترابوک یا هر دستگاه حمل‌پذیر دیگری به‌شمار می‌آید. سرفیس‌بوک ۳ ۱۵ اینچی به‌دلیل ماهیت منحصربه‌فردش از باتری دو تکه‌ای برای تأمین انرژی موردنیازش بهره می‌برد؛ تکه‌ی اصلی با ظرفیت نامی ۶۷ وات‌ساعت در بخش نمایشگر و دیگری برای قدرت‌بخشیدن به سرفیس‌بوک ۳ در حالت تبلت با ظرفیت ۲۳ وات‌ساعت، پشت نمایشگر جای دارد. بدین‌ترتیب سرفیس‌بوک ۳ ۱۵ اینچی با منبع انرژی ۹۰ وات‌ساعتی‌اش یکی از حجیم‌ترین باتری‌های بازار لپ‌تاپ‌ها را دراختیار دارد. از سوی دیگر برای شارژ این باتری، مایکروسافت شارژر ۱۲۷ واتی جدیدی را دراختیار کاربر قرار می‌دهد که برخلاف شارژر ۱۰۰ وات‌ساعتی نسل گذشته، حتی تحت بارهای پردازشی شدید نیز در تأمین انرژی دستگاه با مشکل مواجه نمی‌شود. شارژر سرفیس‌بوک ۳ به‌روی خود پورت USB با توان شارژ ۷ واتی را نیز می‌بیند که می‌تواند برای شارژ گوشی هوشمند کاربر به‌کار آید.

مایکروسافت می‌گوید در آزمایش‌های این شرکت که حالت غیرفعال دستگاه، وب‌گردی با ۸ تب باز روی مرورگر و کار با مجموعه‌ی آفیس با روشنایی ۱۵۰ نیت را دربرمی‌گیرد، مدل ۱۵ اینچی سرفیس‌بوک ۳ بالغ بر ۱۷٫۵ ساعت شارژدهی می‌کند. ما برای بررسی عمر باتری سرفیس‌بوک ۳ سراغ آزمون‌های متداول پرسین کالا می‌رویم؛ نخست، روشنایی نمایشگر را روی ۲۰۰ نیت قرار می‌دهیم و همه‌ی اتصالات بی‌سیم لپ‌تاپ را غیرفعال می‌سازیم و با قراردادن اسلایدر سیستم مدیریت انرژی ویندوز ۱۰ روی وضعیت Better Battery، فیلمی با رزولوشن HD را دو بار، نخست در حالت لپ‌تاپ، سپس در حالت تبلت، به‌صورت مداوم تا خالی‌شدن باتری روی دستگاه پخش می‌کنیم. در این حالت، سرفیس‌بوک ۳ مدت‌زمان ۱۴ ساعت و ۵ دقیقه و ۴ ساعت و ۱۰ دقیقه به‌ترتیب در وضعیت‌های لپ‌تاپ و تبلت دوام آورد.

پرسین کالا برای ارزیابی عملکرد لپ‌تاپ‌ها در کاربری‌ روزمره از بنچمارک PCMark 8 – Home استفاده می‌کند. همان‌طورکه از نام آزمون نیز برمی‌آید، PCMark 8‌ با شبیه‌سازی کاربری‌های نیمه‌متوسط و روزمره‌ی خانگی مانند وب‌گردی، ویرایش عکس و ویدئو یا نگارش متن، در روشنایی ۲۰۰ نیت و تنظیمات عملکرد Better Performance می‌تواند معیار مناسبی برای کاربری دنیای واقعی باشد. ما PCMark 8 را در دو حالت لپ‌تاپ و تبلت روی سرفیس‌بوک ۳ ۱۵ اینچی اجرا می‌کنیم، دستگاه گران‌قیمت مایکروسافت در حالت نخست با ثبت مدت‌زمان ۴ ساعت و ۵ دقیقه، نتیجه‌ی بسیار خوبی را ثبت می‌کند؛ اما با جدا ساختن نمایشگر و اجرای مجدد آزمون در حالت تبلت، نتیجه به یک ساعت و ۱۷ دقیقه کاهش می‌یابد که نشان می‌دهد نمی‌توان به بخش نمایشگر سرفیس‌بوک ۳ به‌عنوان یک تبلت مستقل نگاه ویژه‌ای داشت.

در مرحله‌ی بعد، برای زیر ذره‌بین قراردادن عملکرد باتری حین پردازش‌های گرافیکی سنگین، آزمون باتری Manhattan 3.1 از بنچمارک GFXBench‌ را در حالی اجرا می‌کنیم که اسلایدر مدیریت انرژی روی وضعیت Better Performance و روشنایی دستگاه روی مقدار ۲۰۰ نیت قرار دارند. در دو نمودار بالا، روند کاهش شارژ و تعداد فریم‌های پردازش‌شده حین اجرای مداوم پردازش گرافیکی GFXBench را می‌توان مشاهده کرد. همان‌طورکه مشاهده می‌کنید، سرفیس‌بوک ۳ در این آزمون نیز به‌لحاظ پایداری عملکرد با افتی ۱۱ درصدی رضایت‌بخش ظاهر می‌شود؛ اما حداقل تعداد فریم‌های پردازش‌شده توسط آن از ایسر نیترو ۷ با پردازنده‌ی گرافیکی ضعیف‌ترِ GTX 1650 حدود ۱۴ درصد ضعیف‌تر است؛ اما مدت‌زمان شارژدهی دستگاه در طول آزمون، عملکرد شایسته‌ی لپ‌تاپ مایکروسافت را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی

سرفیس‌بوک ۳ تقریبا از تمامی جنبه‌های سخت‌افزاری ارتقا معناداری نسبت به نسل گذشته تجربه می‌کند: پردازنده‌ی ۱۰ نانومتری توانمندتر و بهینه‌تر Ice Lake، پردازنده‌ی گرافیکی بسیار قدرتمند GTX 1650 یا GTX 1660 Ti، حافظه‌ی رم بیشتر و کم‌مصرف‌تر به‌لطف پشتیبانی از LPDDR4X، اتصال پایدارتر اینترنت به‌‌مدد Wi-Fi 6، ارتقا درگاه سرفیس‌کانکت برای پشتیبانی از دو نمایشگر اکسترنال 4K و شارژ ۱۲۷ واتی و میکروفون‌های حرفه‌ای‌تر؛ بنابراین چنانچه از علاقه‌مندان ایده‌ی لپ‌تاپ هیبریدی مایکروسافت و از معدود هم‌میهنانمان هستید که از عهده‌ی برچسب قیمتی گزاف آن برمی‌آیید، به‌نظر می‌رسد که اکنون زمان مناسبی برای خرید سرفیس‌بوک باشد!

لپ‌تاپ گران‌قیمت مایکروسافت به‌لطف حس‌وحال منحصربه‌فرد ناشی از ساختار منیزیومی، کیفیت ساخت فوق‌العاده‌ و لولای عجیبش کماکان برایمان جذابیت دارد؛ اما دیگر مانند نسخه‌ی ابتدایی چشم‌ها را نمی‌رباید، حاشیه‌های قطور نمایشگر، لقی نسبتا زیاد لولا، ترک‌پد کوچک، فقدان پورت تاندربولت ۳ و اسپیکرهای کوچک از جمله‌ی مهم‌ترین ضعف‌های سخت‌افزاری سرفیس‌بوک ۳ هستند. فارغ از موارد یادشده، به‌نظر ما، بنیادی‌ترین مشکل سرفیس‌بوک نه خود دستگاه، بلکه به تجربه‌ی ناکارآمد ویندوز در تعامل لمسی بازمی‌گردد.

دسته‌بندی بوک 3 سرفیس
اشتراک گذاری
نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

×
مدیریت ارشد Whatsapp chat
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت