مک بوک پرو MacBook pro 2020 m1

بازدید: 3,075 بازدید

مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی جدید اپل با تراشه‌ی M1 پابه‌پای لپ‌تاپ‌های ۱۵ اینچی می‌آید و عمر باتری آن به‌اندازه‌ی گوشی‌های هوشمند با باتری‌های حجیم است.

 

گذار اپل از دنیای x86 به ARM یکی از مهم‌ترین اتفاقات دنیای فناوری در سال ۲۰۲۰ بود. کوپرتینونشین‌ها اعلام کردند که در قالب برنامه‌ی ۲ ساله‌ای قصد دارند تا با کنار گذاشتن اینتل، خانواده‌ی جدیدی از تراشه‌های اختصاصی‌شان را در کامپیوترهای مک به‌کار بگیرند؛ تراشه‌هایی که براساس ادعای اپل قرار است با مصرف انرژی کمتر، کارایی به‌مراتب بهتری را برای کاربر به‌ارمغان آورند.

M1، نخستین عضو از خانواده‌ی تراشه‌های مک در دل نسل جدید مک بوک پرو ۱۳ اینچی، مک بوک ایر و مک مینی قرار گرفت. اپل می‌گوید تراشه‌ی M1 بهترین عملکرد CPU به‌ازای هر وات و سریع‌ترین گرافیک یکپارچه‌ی دنیا را در دل خود دارد و عملکرد شگفت‌انگیزی را در زمینه‌ی یادگیری ماشین به‌نمایش می‌گذارد. کوپرتینونشین‌ها به‌اندازه‌ای به M1 اعتماد دارند که دیگر مک بوک ایر را با تراشه‌ی اینتل به‌فروش نمی‌رسانند.

 

اکنون مک بوک پرو ۱۳ اینچی با تراشه‌ی M1 دراختیار پرسین کالا قرار دارد تا با انجام آزمایش‌های متعدد، ادعاهای اپل را راستی‌آزمایی کند؛ پس در ادامه با بررسی مک بوک پرو M1 همراه ما باشید.

 

طراحی و کیفیت ساخت مک بوک پرو M1

۴ سال و ۳ ماه از بازنگری در طراحی نسل چهارم مک‌بوک پرو می‌گذرد؛ اما نسل ششم نیز با همان زبان طراحی با حاشیه‌های نه‌چندان باریک نمایشگر تولید می‌شود. برای پی‌بردن به کهنگی طراحی مک‌بوک پرو ۱۳٫۳ اینچی همین بس که نسل جدید XPS 13 با نمایشگر ۱۳٫۴ اینچی تقریباً بدون‌حاشیه‌اش ۱۰ درصد کوچک‌تر و ۲۰۰ گرم سبک‌تر از مک‌بوک پرو نسل‌ششمی اپل است؛ البته از گوشه‌وکنار خبر می‌رسد که اپل در نیمه‌ی نخست ۲۰۲۱ نسل جدید اولترابوک خود را با نمایشگر ۱۴ اینچی و طراحی شبیه به آیپد پرو رونمایی می‌کند.

اپل به ساخت محصولاتی با کیفیت و دقت ساخت فوق‌‌العاده بالا شهرت دارد؛ برای رسیدن به درستی این گزاره، تنها کافی است خطوط تماس نیمه‌ی بالا و پایین مک‌بوک پرو را لمس کنید تا تطابق میلی‌متری آن‌ها شما را به‌وجد آورد. فرایند تولید دقیق لپ‌تاپ‌های اپل باعث می‌شود تا مک‌بوک پرو در حالت بسته، همانند بلوکی یکپارچه از جنس آلومینیوم به‌نظر برسد؛ بلوکی با پوشش خاص که چندان مستعد جذب اثر انگشت نیست و لمس آن لذت بسیاری به‌همراه دارد.

 

بدنه‌ی آلومینیومی مک‌بوک پرو ساختاری یکپارچه، مستحکم و چگال دارد؛ ساختاری که تنها نقطه‌ی انفصال آن را می‌توان سینی زیرین لپ‌تاپ دانست که با ۶ پیج پنج‌سو به نیمه‌ی پایین متصل شده است. کوپرتینونشین‌ها پوشش پلاستیکی لولا در نسل سوم را نیز با نمونه‌‌ای از جنس آلومینیوم جایگزین کرده‌اند تا عبارت «بدنه‌ی یکپارچه‌‌ی فلزی» بیش‌ازپیش برازنده‌ی اولترابوک جذابشان باشد.

نسل فعلی مک‌بوک پرو به‌لطف کاهش قطر حاشیه‌های اطراف نمایشگر، کوچک‌تر و سبک‌تر از نسل سوم است؛ به‌طوری که کاهشی ۲۳ درصدی را در حجم کلی محصول شاهد هستیم. علاوه‌بر موارد یادشده، کوپرتینونشین‌ها با ارتقا زبان طراحی محصولشان، وزن آن را از ۱.۵۸ به ۱.۴۰ کیلوگرم و ضخامت آن را از ۱۸ به کم‌تر از ۱۵ میلی‌متر (به‌طور دقیق‌تر ۱۴.۹ میلی‌متر) کاهش داده‌اند.

مکانیزم لولا و چگونگی باز یا بسته‌شدن آن تفاوتی با مدل‌های ۲۰۱۶ تاکنون ندارند؛ اما به‌نظر می‌رسد پایه‌های لاستیکی دستگاه اصطکاک قبلی را با سطوح ندارند، چراکه برخلاف مدل ۲۰۱۸ بررسی‌شده در پرسین کالا، مک‌بوک پرو M1 حین باز و بسته کردن یا حتی کار کردن روی میز کار ما سُر می‌خورد. در هر صورت لولاهای کوچک و مستحکم مک‌بوک پرو امکان چرخش نمایشگر تا حدود ۱۴۰ درجه را فراهم می‌سازند و از هرگونه لرزش یا لقی آن حین استفاده از دستگاه در حالت‌های مختلف جلوگیری می‌کنند.

همان طراحی خوش‌ساخت و البته تکراری گذشته

با بازکردنِ درِ لپ‌تاپ، آنچه مانند گذشته در نگاه نخست، جلب توجه می‌کند، تاچ‌پد بسیار بزرگی است که بخش وسیعی از سطح لپ‌تاپ را دراختیار خود دارد. بالای تا‌چ‌پد، کیبورد جزیره‌ای مک‌بوک پرو به‌چشم می‌خورد. این کیبورد در ظاهر با آنچه پیش‌تر در نسخه‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ دیده‌ایم تفاوتی ندارد؛ اما از مکانیزم کاملاً متفاوتی بهره می‌برد که در ادامه بیشتر بدان می‌پردازیم. دو طرف کیبورد نیز پنجره‌های مشبک اسپیکر جای گرفته‌اند.

همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، مک‌بوک پرو ساختار مستحکمی دارد و با وجود ضخامت کم دستگاه، همانند نسل‌های گذشته به‌خوبی دربرابر خمیدگی از خود مقاومت نشان می‌دهد. نیمه‌ی پایینی اولترابوک اپل نیز از صلبیت مطلوبی برخوردار است؛ به‌طوری که با فشردن بخش‌های مرکزی کیبورد، پایه‌ی دستگاه به‌خوبی دربرابر فرو رفتن از خود مقاومت نشان می‌دهد.

مک‌بوک پرو M1 نیز همانند برادرانش از نسل‌های چهارم تاکنون در دو رنگ خاکستری و نقره‌ای به‌فروش می‌رسد. ما رنگ خاکستری را جذاب‌تر می‌دانیم؛ اما در گذر زمان، خوردگی‌ها در رنگ نقره‌ای کمتر از مدل دیگر نمایان خواهد بود.

کیبورد، ترک پد و مجموعه درگاه مک بوک پرو M1

پس از خرابی‌‌های مکرر، سرانجام مکانیزم دردسرساز و کم‌عمق Butterfly در مدل‌های ۲۰۲۰ مک‌بوک پرو جای خود را به مکانیزم جدید Magic داد؛ البته براساس بررسی‌های iFixit، این مکانیزم با نمونه‌ی کارآمد Scissor در مدل‌های ۲۰۱۵ تفاوتی ندارد. اکنون عمق حرکتی کلیدها از ۰٫۵ میلی‌متر به یک میلی‌متر افزایش یافته است که به‌خودی خود می‌تواند تجربه‌ی تایپ با دستگاه را ارتقا دهد.

چینش و فاصله‌ی کلیدهای مک‌بوک پرو M1 از هم بسیار رضایت‌بخش است و به‌سادگی می‌توان به تایپ با آن‌ها عادت کرد. بازخورد و پایداری کلیدها حین فشرده‌شدن از گوشه‌ها یا مرکز کلید بسیار مطلوب ارزیابی می‌شود، صدای تایپ با دستگاه به‌دلیل عمق یک میلی‌متری کلیدها آزاردهنده نیست و نور پس‌زمینه‌ی کلیدها نیز توزیع یکنواختی دارد که امکان کار آسوده‌تر با دستگاه در محیط‌های تاریک را فراهم می‌آورد.

درست‌مانند نسل‌های ۴ و ۵، در نسل ششم نیز نوار OLED باریک تاچ‌بار به‌جای کلیدهای ردیفی Function انجام‌وظیفه می‌کند که بسته به محیط اپلیکیشن، کلیدهای پویای متفاوتی را دراختیار کاربر می‌گذارد. خوشبختانه در مدل ۲۰۲۰ دیگر کلید Esc به‌صورت لمسی در دل تاچ‌بار نیست و اکنون در قالب کلید فیزیکی سمت چپ تاچ‌بار قرار دارد. کلید پاور یکپارچه با تاچ‌آیدی نیز چسبیده به تاچ‌بار نیست و کمی از آن فاصله دارد تا یکی دیگر از معدود تفاوت‌های ظاهری مدل ۲۰۲۰ با نسل‌های گذشته را رقم زده باشد.

بازگشت مکانیزم قیچی؛ تجربه‌ی تایپ مطلوب با عمق حرکتی مناسب کلیدها

کاربران مک‌بوک پرو به دو دسته‌ی عمده و یک دسته‌ی کوچک تقسیم می‌شوند؛ دسته‌ی نخست از تاچ‌بار متنفر هستند، چراکه معتقد هستند به‌دلیل لزوم نگاه به تاچ‌بار برای فشردن کلیدهای Function، سرعت‌عمل کاهش می‌یابد. دسته‌ی دوم می‌گویند تاچ‌بار تغییری در جریان کاری‌شان ایجاد نمی‌کند؛ اما عده‌ی کمی نیز به تاچ‌بار خو گرفته‌اند و به کار با آن عشق می‌ورزند. در هر صورت گفته می‌شود که در بازطراحی مک‌بوک پرو، نوار OLED تاچ‌بار حذف خواهد شد.

کمی پایین‌تر از کیبورد، ترک‌پد بسیار بزرگ مک‌بوک پرو خودنمایی می‌کند که درمقایسه‌با ترک‌پد نسل سوم ۴۶ درصد مساحت بیش‌تری دارد و بخش چشم‌گیری از محل استراحت دست را دراختیار دارد. ترک‌‌پد فضای بسیار مناسبی برای اجرای ژست‌های حرکتی چند انگشتی دراختیار کاربر قرار می‌دهد. حرکت انگشت روی پوشش شیشه‌ای آن به‌نَرمی صورت می‌پذیرد و تأخیر بین حرکت انگشت و نشانگر ماوس بسیار ناچیز است.

ترک‌پد وسیع، بی‌نقص و کماکان بی‌رقیب

ترک‌پد به‌‌لطف موتور تپتیکی خود از ارتعاش خطی برای شبیه‌سازی کلیک استفاده می‌کند؛ به‌طوری که فرایند کلیک روی تمام سطح آن یکسان است و برخلاف لپ‌تاپ‌های ویندوزی، کلیدهای مجزایی در نیمه‌ی پایین یا بالای ترک‌پد برای انجام کلیک راست یا چپ وجود ندارد. سیستم فیدبک لامسه‌ای مک‌بوک پرو حتی امکان اجرای کلیک محکم‌تر موسوم به «Force Touch» برای اجرای دستورها خاصی، نظیر عقب یا جلو کشیدن فیلم در آیتونز و مرور کوتاه یک فایل در فایندر را نیز فراهم می‌کند.

Macbook Pro 13 inch 2019

عملکرد ترک‌پد مک‌بوک پرو به اندازه‌ای بی‌نقص است که پس از مدتی، تصور بازگشت به گذشته و استفاده از نمونه‌ای دیگر، غیر ممکن به‌ نظر می‌رسد. ترک‌پد مک‌بوک را کماکان می‌توان معیاری برای ارزیابی عملکرد سایر لپ‌تاپ‌ها دانست.

امکان سفارش تنها با دو پورت USB 4

درحالی‌که مدل‌های مجهز به تراشه‌ی اینتل را می‌توان با ۴ پورت تاندربولت و پشتیبانی از دو نمایشگر 4K خریداری کرد، براثر محدودیت‌های تراشه‌ی M1، مک‌بوک پرو جدید تنها از دو پورت USB 4 Type-C با پشتیبانی از یک نمایشگر 6K بهره می‌برد. به‌لطف اهدای مجوز استفاده از تاندربولت ۳ از سوی اینتل به انجمن USB-IF، پورت USB 4 پهنای باند بالغ‌بر ۴۰ گیگابیت‌برثانیه دارد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که با کمک گرفتن از هاب‌های DisplayPort و نرم‌افزار DisplayLink می‌توان تا ۶ نمایشگر را نیز به مک‌بوک پرو متصل کرد؛ اما در این حالت به‌دلیل محدودیت‌ پهنای باند، تمام نمایشگرها از وضوح بومی 4K بهره نخواهند برد و گهگاه دچار افت فریم خواهند شد.

متأسفانه روی مک‌بوک پرو M1 امکان استفاده از پهنای باند ۴۰ گیگابیت‌برثانیه‌ای پهنای باند برای اتصال کارت گرافیک اکسترنال وجود ندارد، هرچند که براساس بررسی‌ها از آن می‌توان برای اتصال کارت اترنت ۱۰ گیگابیت‌برثانیه به مک‌بوک پرو بهره برد.

مک‌بوک پرو در کنار پورت‌های USB 4 از جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفون، ماژول Wi-Fi 6 با پهنای باند بالغ‌بر ۱٫۲ گیگابیت‌برثانیه، Bluetooth 5.0 و متأسفانه همان وب‌کم قدیمی FaceTime HD با وضوح 720p بهره می‌برد؛ اما اپل می‌گوید به‌مدد ISP موجود در تراشه‌ی M1 برای پردازش تصاویر، خروجی این دوربین بهبود یافته است.

صفحه‌نمایش و اسپیکر مک بوک پرو M1

مک‌بوک پرو ۱۳٫۳ اینچی M1 مانند چند نسل قبلی از نمایشگر IPS رتینا با رزولوشن ۱۶۰۰ × ۲۵۶۰ پیکسل و تراکم ۲۲۷ پیکسل‌براینچ بهره می‌برد که وضوح مطلوبی را برای انواع محتوا فراهم می‌سازد. نسبت تصویر ۱۶:۱۰ مک‌بوک پرو مرتفع‌تر از پنل‌های ۱۶:۹ است؛ اما ما کماکان نمایشگرهای ۳:۲ را گزینه‌ی بهتری برای کاربری‌هایی همچون تولید محتوا یا کار با جداول حجیم در اکسل می‌دانیم.

اپل می‌گوید میزان روشنایی نمایشگر مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی به ۵۰۰ نیت می‌رسد، پنل آن به‌صورت کامل از فضای رنگی DCI-P3 با ۲۵ درصد رنگ‌های بیشتر، شامل طیف‌های زنده‌تر سبز و قرمز پشتیبانی می‌کند و از سوی دیگر به‌مدد فناوری True Tone می‌تواند دمای رنگ‌ها را براساس نور محیطی تغییر دهد؛ البته True Tone از دقت رنگ‌ها می‌کاهد، بنابراین افرادی که با ویرایش عکس یا ویدئو سروکار دارند، احتمالاً این قابلیت را غیرفعال خواهند کرد. در نهایت حالت Night Shift برای کاهش فشار وارد بر چشم ازطریق فیلتر رنگ آبی، در منوی تنظیمات نمایشگر موجود است.

برای ارزیابی میزان روشنایی نمایشگر مک‌بوک پرو، ابتدا قابلیت True Tone را غیرفعال کردیم، سپس الگویی شطرنجی متشکل از دو مستطیل مشکی و دو مستطیل سفید را به‌کار گرفتیم، در این آزمون، بالاترین میزان روشنایی حدود ۴۳۶ نیت به‌دست آمد که حدود ۱۳ درصد از عدد اعلام‌شده از سوی اپل کم‌تر است. خوشبختانه روشنایی در چهار منطقه‌ی نمایشگر توزیع یکنواختی داشت و شاهد تفاوت‌های فاحش روشنایی در مناطق مختلف نبودیم، در حالتی که True Tone فعال باشد، با توجه به گرایش رنگ‌ها به گرمی، روشنایی حداکثری به حدود ۳۸۴ نیت افت می‌کند.

مک‌بوک پرو M1 در بحث حداقل روشنایی نیز فوق‌العاده ظاهر می‌شود، در این حالت میزان روشنایی نمایشگر به‌اندازه‌ای به صفر نزدیک شد که دقت ۰.۰۱ نیتی ابزار پرسین کالا نیز برای سنجش آن کافی نبود! بدین ترتیب مک‌بوک پرو جدید را می‌توان لپ‌تاپی فوق‌العاده برای استفاده در محیط‌های تاریک دانست. اولترابوک اپل به‌لطف عمق بسیار خوب رنگ مشکی، در زمینه‌ی نسبت کنتراست Native نیز با ثبت عدد ۸۵۵، عالی ظاهر می‌شود.

باتوجه به فقدان نرم‌افزار CalMAN برای سیستم‌عامل macOS به دو روش دقت رنگ نمایشگر مک‌بوک پرو M1 را سنجیدیم و به نتایج یکسانی نیز دست یافتیم. نخست از سازگاری مک‌بوک پرو M1 با اپ‌های iOS کمک گرفتیم و اپلیکیشن Mobile Forge را برای تولید الگوهای رنگی به‌کار بردیم و در راهکار دوم نرم‌افزار CalMAN را روی ماشین مجازی مبتنی‌بر Windows on ARM به‌صورت مستقیم روی مک‌بوک پرو اجرا کردیم.

صفحه‌نمایش رتینا؛ روشن، دقیق و چشم‌نواز مثل همیشه

اپل می‌گوید مک‌بوک پرو به‌صورت کامل از فضای رنگی وسیع DCI P3 پشتیبانی می‌کند. در فهرست پروفایل‌های رنگی موجود برای نمایشگر این لپ‌تاپ در منوی تنظیمات macOS تنها گزینه‌ی Color LCD به‌چشم می‌خورد. براساس بررسی‌های ما مک‌بوک پرو در این پروفایل رنگی، ۹۹٫۹ درصد از فضای رنگی مرسوم sRGB را با میانگین خطای ۲٫۳ و اندکی تمایل به سردی پوشش می‌دهد؛ درحالی‌که پوشش رنگی فضاهای گسترده‌تر DCI P3 و AdobeRGB به ۷۸٫۳ و ۷۶٫۴ درصد می‌رسد.

تناقض در ادعای اپل و نتایج بررسی‌های ما به دو دلیل احتمالی بازمی‌گردد: ۱. پروفایل رنگی Color LCD برای فضای رنگی DCI P3 مناسب نیست و باید آن را ویرایش کرد؛ ۲. نرم‌افزار CalMAN و راهکار نامتعارف ما برای تولید الگوهای رنگی با مک‌بوک پرو M1 سازگار نیست.

بهترین تجربه صوتی میان اولترابوک‌های ۱۳ اینچی

اسپیکرهای مک‌بوک پرو، همواره در دسته‌ی بهترین‌ها قرار داشته‌اند، این موضوع در مورد مک‌بوک پرو M1 نیز صدق می‌کند. مک‌بوک پرو جدید صدایی رسا، شفاف و عاری از نویز تولید می‌کند و حتی در بالاترین حجم نیز، نمی‌توان متوجه دیستورشن در آن شد، ضمن اینکه صدای خروجی دامنه‌ی دینامیکی بسیار گسترده‌ و بیس بالایی دارد.

اپل اسپیکرهای مک‌بوک پرو را در دو طرف کیبورد قرار داده و ادعا می‌کند که با اتصال مستقیم آن‌ها به منبع تغذیه، نقطه‌ی اوج فرایند تقویت صدا را بهبود داده است تا بدین ترتیب کاربران حرفه‌ای بتوانند در هر موقعیتی به میکس صدا یا ویرایش ویدئو بپردازند، علاوه‌ بر موارد یادشده، کوپرتینونشین‌ها وظیفه‌ی دریافت صدای ورودی را نیز برعهده‌ی سه میکروفون با نسبت سیگنال به نویز بالا قرار داده‌اند و این میکروفون‌ها را هم‌سطح تجهیزات استودیویی می‌‌دانند.

عملکرد و تجربه کاربری مک بوک پرو M1

اپل در رویداد به‌یادماندنی نوامبر ۲۰۲۰ از تراشه‌ای پرده برداشت که نه فقط مک، بلکه تاریخچه‌ی دنیای کامپیوترهای شخصی را به دو بخش قبل و بعد از خود تقسیم می‌کند. M1، نقطه‌ی شروع نقشه‌ی راه اپل در مسیر گذار از اینتل به دنیای آرم است؛ تراشه‌ای که درحال‌حاضر به سه کامپیوتر مک‌مینی، مک‌بوک ایر و مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی با سیستم‌های خنک‌کننده‌ی متفاوت قدرت می‌بخشد.

تراشه‌های اپل از مدت‌ها پیش بر دنیای گوشی‌های هوشمند حکمرانی می‌کنند و اکنون مشاهده‌ی تقابل آن‌ها با تراشه‌های x86 چندصد واتی AMD و اینتل بسیار جذاب خواهد بود. مورد کنجکاوی‌برانگیز دیگر به عملکرد این تراشه‌ها در اجرای نرم‌افزارهای x86 فعلی بازمی‌گردد؛ چراکه پیش‌تر اجرای ناامیدکننده‌‌ی چنین نرم‌افزارهایی را در دل Windows on ARM به‌کمک الگوریتم شبیه‌ساز ویندوز شاهد بوده‌ایم.

اپل تراشه‌ی M1 را نخستین سیستم‌-روی-‌چیپ (SoC) برای خانواده‌ی مک معرفی می‌کند؛ زیرا افزون‌بر پردازنده‌های آشنایی همچون CPU و GPU، ماژول‌هایی همچون موتور پردازش عصبی، پردازنده‌ی سیگنال تصویر (ISP) و کنترلر تاندربولت/USB 4 را نیز در بطن خود دارد. از سوی دیگر ماژول DRAM نیز به‌همراه تراشه‌ی M1 داخل یک پکیج قرار گرفته است و دردسترس تمام پردازنده‌های داخل تراشه قرار دارد.

M1 نخستین تراشه‌ی ۵ نانومتری در دنیای کامپیوترهای شخصی به‌حساب می‌آید، از ۱۶ میلیارد ترانزیستور بهره می‌برد و براساس کالبدشکافی‌های TechInsights، بالغ‌بر ۳۷ درصد از A14، تراشه‌ی به‌کاررفته در آیفون ۱۲ بزرگ‌تر است. صرف‌نظر از ابعاد بزرگ‌تر، معماری و ساختار تراشه‌ی M1 شباهت‌های بسیاری با A14 دارد.

تراشه‌ی M1 ترکیب ۴ هسته‌ی قدرتمند Firestorm با فرکانس ۳٫۲ گیگاهرتز و ۴ هسته‌ی کم‌مصرف Icestorm با فرکانس ۲٫۰۶ گیگاهرتز را به‌عنوان CPU به‌کار می‌گیرد. هسته‌های Firestorm و Icestorm به‌ترتیب به ۱۲ و ۴ مگابایت کش اشتراکی L2 دسترسی دارند. در تراشه‌ی M1 خبری از کش L3 نیست؛ اما مجموعه‌ی ماژول‌ها به حدود ۱۲ مگابایت کش سطح سیستم نیز دسترسی دارند.

درحالی‌که تراشه‌های x86 از ۳۲ کیلوبایت کش L1 دستورالعمل برای هریک از هسته‌های استفاده می‌کنند، در تراشه‌ی M1 هریک از هسته‌های Firestorm به ۱۹۲ کیلوبایت کش L1 دستورالعمل و ۱۲۸ کیلوبایت کش L1 دیتا دسترسی دارند. هسته‌های کم‌مصرف Icestorm نیز از ۱۲۸ کیلوبایت کش دستورالعمل و ۶۴ کیلوبایت کش دیتا بهره می‌برند. بدین‌ترتیب مجموع کش L1 تراشه‌ی M1 به ۲ مگابایت می‌رسد؛ البته باید توجه داشت ماهیت معماری آرم در اجرای تعداد زیادی دستورالعمل ساده‌تر، به‌خودی خود، حافظه‌ی بیشتری می‌طلبد.

M1 بهترین عملکرد به‌ازای مصرف هر وات را میان تمام تراشه‌های کم‌مصرف ارائه می‌دهد

به‌لطف باس حافظه‌ی ۱۲۸ بیتی (۸ کانال ۱۶ بیتی) و بهره‌گیری از ماژول رم LPDDR4X-4266 پهنای باند حافظه برای تبادل داده بین رم و تراشه به عدد شگفت‌انگیز ۶۸٫۲۵ گیگابایت‌برثانیه می‌رسد. براساس بررسی‌ها هریک از هسته‌های Firestorm می‌توانند در زمینه‌ی خواندن و نوشتن داده به‌ترتیب به نرخ ۵۸ و ۳۳ تا ۳۶ گیگابایت‌برثانیه دست یابند. چنین نرخ انتقال داده‌ای بین حافظه‌ و تراشه تأثیر چشم‌گیری بر عملکرد کلی M1 می‌گذارد.

اپل می‌گوید M1 از سریع‌ترین گرافیک یکپارچه‌ی دنیا بهره می‌برد. عکس‌های TechInsights نشان می‌دهد که مساحت پردازنده‌ی گرافیکی ۲٫۱ برابر نمونه‌ی به‌کاررفته در A14 است و بخش زیادی از سطح تراشه‌ را دراختیار خود دارد. پردازنده‌ی گرافیکی M1 از ۸ هسته‌ی گرافیکی با توان محاسباتی ۲٫۶ ترافلاپس (۲٫۶ تریلیون عملیات‌برثانیه روی اعدادی با ممیز شناور FP32) بهره می‌برد و به‌گفته‌ی اپل از پس پردازش هم‌زمان ۲۴۵۷۶ ترد، رندر ۴۱ میلیارد پیکسل‌برثانیه و ۸۲ میلیارد بافت‌برثانیه برمی‌آید، این اعداد پردازنده‌ی گرافیکی M1 را فراتر از GTX 1650 Max-Q با توان طراحی حرارتی ۳۰ وات قرار می‌دهند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که پردازنده‌ی گرافیکی یکپارچه‌ی M1 در مجموع از ۱۰۲۴ واحد محاسبات منطقی (ALU)، بالغ‌بر ۶۴ واحد مدیریت بافت‌های گرافیکی (TMU) و ۳۲ پایپ‌لاین رندر خروجی گرافیکی (ROP) بهره می‌برد و فرکانس بیشینه‌ی آن به ۱۲۷۵ مگاهرتز می‌رسد. این پردازنده‌ی گرافیکی از ماژول رم DDR4-4266 یکپارچه با تراشه‌ی M1 به‌عنوان حافظه‌ی گرافیکی استفاده می‌کند.

اپل در مورد توان مصرفی تراشه‌‌ی M1 صحبت چندانی نمی‌کند؛ اما می‌گوید CPU و GPU به‌کاررفته در این تراشه می‌تواند به عملکرد «جدیدترین CPU و GPU یکپارچه‌ی دنیای PC» به‌ترتیب با مصرف یک‌چهارم و یک‌سوم توان موردنیاز آن‌ها دست یابد. در ادامه نتایج بررسی‌های پرسین کالا از توان مصرفی تراشه‌ی M1 را ارائه می‌دهیم.

مک‌بوک پرو M1؛ سریع، خنک و عموما بی‌صدا

تراشه‌ی M1 واحد پردازش عصبی ۱۶ هسته‌ای به‌کاررفته در A14 را نیز در بطن خود دارد؛ پردازنده‌ای که در امور مبتنی‌بر هوش مصنوعی نظیر شناسایی تصاویر کارایی دارد و براساس ادعای اپل می‌تواند بالغ‌بر ۱۱ تریلیون عملیات را در هر ثانیه انجام دهد.

محدودیت‌های تراشه‌ی جدید باعث می‌شود تا مک‌بوک پرو جدید تنها از رم تا سقف ۱۶ گیگابایت پشتیبانی کند. اپل اولترابوک جدیدش را با رم ۸ یا ۱۶ گیگابایتی LPDDR4x-4266 به‌همراه ۲۵۶، ۵۱۲، ۱۰۲۴ یا ۲۰۴۸ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی SSD به‌فروش می‌رساند. شما در جدول زیر می‌توانید عملکرد حافظه‌ی ذخیره‌سازی مدل ۲۵۶ گیگابایتی دستگاه را مشاهده کنید.

متأسفانه مایکروسافت لایسنس ویندوز ۱۰ نسخه‌ی آرم را ارائه نمی‌دهد و قابلیت Boot Camp هم برای نصب سیستم‌عامل دیگری روی مک‌بوک پرو M1 دردسترس نیست؛ بنابراین بسیاری از بنچمارک‌هایی که در بررسی نسخه‌‌های پیشین مک‌بوک پرو به‌کار می‌بردیم دیگر برایمان کارایی ندارند. درحال‌حاضر بنچمارک‌های GFXBench، GeekBench و CineBench R23 به‌صورت بومی و بنچمارک 3DMark Wild Life به‌لطف قابلیت اجرای اپ‌های آیفون برای مک‌بوک پرو M1 دردسترس هستند.

اپل می‌گوید مک‌بوک پرو M1 درمقایسه‌با جدیدترین مک‌بوک پرو مجهز به تراشه‌ی چهار هسته‌ای نسل هشتمی Core i7-8557U بالغ‌بر ۲٫۸ برابر در پردازش‌های CPU-محور، ۵ برابر در پردازش‌های GPU-محور و ۱۱ برابر در پردازش‌های مربوط به یادگیری ماشین سریع‌تر است. ادعاهای اپل بسیار شگفت‌انگیز هستند؛ اما تا چه اندازه با واقعیت هم‌خوانی دارند؟

بنچمارک تک‌تردی CineBench عملکرد هر هسته‌ی CPU را در اجرای جریانی از دستورالعمل‌ها را می‌سنجد. براساس بررسی‌های پرسین کالا در این بنچمارک یکی از هسته‌های Firestorm با فرکانس ۳۲۰۴ مگاهرتز فعال می‌شود و توان مصرفی تراشه نیز در همسایگی ۶ وات نوسان می‌کند. M1 در بنچمارک تک‌تردی CineBench با کسب امتیاز ۱۵۱۲ از تراشه‌ی ۴۵ واتی Core i7-10750H حدود ۲۲ درصد سریع‌تر است.

در بنچمارک چندتردی CineBench نیز که تمام هسته‌های CPU به‌کار گرفته می‌شوند، هر ۴ هسته‌ی Firestorm با فرکانس ۲۹۸۸ و هسته‌های Icestorm با فرکانس ۲۰۶۴ مگاهرتز شروع به فعالیت می‌کنند. براساس بررسی‌های ما در این بنچمارک توان مصرفی M1 حدود ۱۵ تا ۱۶ وات بود و در نهایت امتیاز آن به ۷۷۷۸ رسید؛ امتیازی که بار دیگر تراشه‌ی اپل را با اختلافی ۱۳ درصدی از تراشه‌ی ۴۵ واتی Core i7-10750H پیش می‌اندازد.

مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی ۲۰۱۹ با تراشه‌ی Core i5-8279U یکی از لپ ‌تاپ هایی است که هم‌اکنون با قیمتی نزدیک به مک‌بوک پرو M1 در بازار ایران به‌فروش می‌رسد. در بررسی‌های پرسین کالا، تراشه‌ی این لپ‌تاپ به‌صورت متوسط ۳۰ وات مصرف داشت و به امتیاز چندتردی ۴۳۷۷ دست یافت که نشان از ضعف ۴۳ درصدی آن درمقایسه‌با تراشه‌ی M1 دارد.

مقایسه‌ی نتایج به‌دست‌آمده برای M1 با عملکرد تراشه‌‌ی ۴ هسته‌ای Core i7-1185G7 اینتل با توان مصرفی پایدار ۲۸+ وات و تراشه‌ی ۸ هسته‌ای AMD Ryzen 4800U با توان مصرفی پایدار ۲۵+ وات می‌توان مشاهده کرد که در بنچمارک تک‌تردی، تراشه‌‌ی اینتل با اختلافی جزئی از M1 پیش می‌افتد؛ اما به‌دلیل بهره‌گیری از هسته‌های کمتر، در بنچمارک چندتردی با اختلاف ۱۹ درصدی از M1 جا می‌ماند. در سوی دیگر میدان، AMD در پردازش تک‌تردی با اختلاف ۱۸ درصدی از M1 عقب‌تر است؛ اما در پردازش چندتردی به‌لطف بهره‌گیری از ۸ هسته‌ی هم‌وزن (با قدرت پردازشی یکسان)، تراشه‌ی اپل را با اختلاف سنگین ۳۰ درصدی از پیش رو برمی‌دارد.

امروزه در بسیاری از کاربری‌ها از رندرهای گرافیکی و انکد ویدئوها گرفته تا کار با داده‌های حجیم اکسل و پخش ویدئو با VLC پردازش چندتردی حرف اول را می‌زند؛ بنابراین آنچه در جدول بالا بیش‌از همه‌چیز اهمیت دارد، مسئله‌ی عملکرد چندتردی CPU به‌ازای مصرف هر وات است که با تقسیم امتیاز چندتردی CineBench بر توان مصرفی به‌دست می‌آید. همان‌طور که مشاهده می‌کنید تراشه‌ی M1 در این زمینه ۱٫۲۸ برابر بهتر از Ryzen 4800U (نزدیک‌ترین تعقیب‌کننده‌اش) عمل می‌کند.

براساس برآوردهای پرسین کالا، در آزمون چندتردی CineBench، کلاستر ۴ هسته‌ای Icestorm حدود ۱٫۵ وات از توان مصرفی ۱۵ تا ۱۶ واتی CPU را به خود اختصاص می‌دهد و کسب ۲۲ درصد از امتیاز CPU را برعهده دارد. حال اگر تراشه‌‌ای فرضی با ۸ هسته‌ی قدرتمند Firestorm و بدون هسته‌های کم‌مصرف را در نظر بگیریم، توان مصرفی آن درست‌مانند Ryzen 4800U به حدود ۲۶ وات خواهد رسید و امتیاز تقریبی ۱۲۰۰۰ در بنچمارک چندتردی CineBench به‌دست خواهد آمد که ۲۰ درصد بهتر از امتیاز تراشه‌ی ۸ هسته‌ای AMD است!

برای ارزیابی عملکرد گرافیکی به‌سراغ بنچمارک GFXBench Aztec Ruins رفتیم که در حالت High Tier Offscreen، محتوای گرافیکی سنگینی را با API متال و وضوح QHD روی مک‌بوک پرو M1 پردازش می‌کند. تراشه‌ی M1 در این بنچمارک با مصرف حدود ۱۰ وات به نرخ فریم ۸۱٫۳۷ فریم‌برثانیه دست یافت که به نتیجه‌ی ۹۷٫۱۴ فریم‌برثانیه‌ای به‌دست‌آمده روی لپ‌تاپ گیمینگ اقتصادی هلیوس ۳۰۰ با گرافیک GTX 1650Ti نیز نزدیک است؛ البته مشاهده می‌کنید که هلیوس ۳۰۰ به‌لطف بهره‌گیری از ۱۰۲۴ هسته‌ی Cuda در بنچمارک GeekBench Compute OpenCL، اولترابوک اپل را با اختلاف فاحش ۱۱۵ درصدی درهم می‌شکند!

برای تدوین‌گران ویدئو، عملکرد کامپیوتر در ترنسکُد ویدئوها (تبدیل ویدئو) اهمیت بسیاری دارد. ما در پرسین کالا برای ارزیابی عملکرد مک‌بوک پرو M1 در این زمینه به‌سراغ نرم‌افزار HandBrake رفتیم که هم‌اکنون می‌توان نسخه‌ی سازگار آن با Apple Silicon را در حالت بتا دانلود کرد. ویدئوی 4K HDR معیار پرسین کالا با بیت‌ریت ۷۲٫۶ مگابیت‌برثانیه و طول ۹۱ ثانیه را روی مک بوک پرو M1 در دو حالت Software Encode با محوریت CPU و Hardware Encode با محوریت GPU ترنسکُد کردیم.

حال اجازه دهید تا به یکی از مهم‌ترین شاخصه‌ها در زمینه‌ی لپ‌تاپ‌ها بپردازیم؛ پایداری عملکرد. تابه‌اینجا عملکرد مک‌بوک پرو M1 را در بازه‌های زمانی کوتاه و در شرایط دمایی معتدل دیدیم؛ اما چنانچه این اولترابوک به‌صورت مداوم تحت‌فشار قرار گیرد، وضعیت چگونه خواهد بود؟ برای یافتن پاسخ، بنچمارک چندتردی CineBench را یک بار به‌مدت ۱۰ دقیقه و بار دیگر به‌مدت ۳۰ دقیقه روی مک‌بوک پرو M1‌ اجرا کردیم.

 

مک‌بوک پرو M1 در تمام مدت فرکانس بیشینه‌ی ۲۹۸۸ و ۲۰۶۴ مگاهرتز را به‌ترتیب در هسته‌های Firestorm و Icestorm ارائه می‌دهد و توان مصرفی آن نیز بین ۱۵ تا ۱۶ وات نوسان می‌کند. برخلاف برخی از اولترابوک‌های ویندوزی که در تنظیمات پیش‌فرض مصرف انرژی‌شان، اختلاف فاحشی در عملکرد با و بدون اتصال به برق دارند، مک‌بوک پرو M1 در هر دو حالت،‌ در بنچمارک چندتردی CineBench امتیازهای بسیاری نزدیکی به‌دست می‌آورد (۷۷۷۸ دربرابر ۷۷۶۲) به‌دست می‌آورد؛ اما رفتار سیستم خنک‌کننده‌ی آن متفاوت است.

 

فن مک‌بوک پرو M1 در حالت متصل به برق تا یک دقیقه فعال نبود؛ اما سپس سرعت فن به‌تدریج شروع به افزایش کرد و در دقیقه‌ی ۱۸ به ۶۰۰۰ دور بر دقیقه رسید. در بررسی‌های ما دمای داغ‌ترین نقطه از تراشه (یکی از هسته‌های Firestorm) حدود ۹۷ درجه‌ی سلسیوس به‌دست آمد. در حالت بدون اتصال برق، تا دو دقیقه‌ی ابتدایی فن خاموش بود، در دقیقه‌ی ششم به سرعت ۴۰۰۰ و در دقیقه‌ی ۲۲ به ۵۰۰۰ دور بر دقیقه رسید.

 

بی‌شک برای کسانی که تجربه‌ی کار با Windows on ARM و اجرای نرم‌افزارهای x86 روی دستگاهی همچون سرفیس پرو ایکس را دارند، عملکرد مک‌بوک پرو M1 در اجرای نرم‌افزارهای بومی اینتل بیش از اجرای هرچیز دیگری حائز اهمیت باشد؛ چراکه تراشه‌های مبتنی‌بر معماری ARM به‌خودی خود قادر به اجرای چنین نرم‌افزارهایی نیستند و بنابر تجربه‌ی قبلی، حداقل در دنیای Windows on ARM، نمی‌توان به عملکرد مطلوبی دست یافت.

اپل برای اجرای نرم‌افزارهای x86 لایه‌ی مترجم Rosetta 2 را به‌کار می‌گیرد که به‌صورت کاملاً نامحسوس و هنگام نخستین اجرای هر نرم‌افزار x86 انجام می‌شود، برهمین اساس گاهی اجرای نخست نرم‌افزارها چندین ثانیه به‌طول می‌انجامد. اپل از Rosetta 2 به‌عنوان یک راهکار موقت یاد می‌کند و از توسعه‌دهندگان می‌خواهد به‌دنبال ایجاد Universal Binary برای اجرای بومی روی معماری آرم و x86 اپ‌هایشان یا توسعه‌ی اپ‌های کاملاً بومی باشند. در اپ‌های مبتنی‌بر Universal Binary می‌توان انتخاب کرد که نرم‌افزار به‌صورت بومی یا ازطریق لایه‌ی Rosetta 2 اجرا شوند.

هم‌اکنون نسخه‌ی بومی اپ‌هایی همچون مرورگرهای فایرفاکس، کروم و اج، پخش‌کننده‌ی ویدئوی VLC و مجموعه‌ی آفیس ۲۰۱۹ برای مک‌های مبتنی‌بر آرم دردسترس قرار دارد و می‌توان به نسخه‌ی بتای اپ‌هایی همچون فتوشاپ و پریمیر پرو دسترسی داشت؛ اما کماکان تا سازگاری بخش عمده‌ی نرم‌افزارها با Apple Silicon راه زیادی داریم.

برای ارزیابی عملکرد لایه‌ی مترجم Rosetta 2 به‌سراغ بنچمارک GeekBench و بازی Rise of the Tomb Raider رفتیم. در بنچمارک GeekBench می‌توان انتخاب کرد که آزمون CPU به‌صورت بومی یا ازطریق Rosetta 2 اجرا شود. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، مک‌بوک پرو M1 حین اجرای غیربومی دچار ۳۰ درصد افت عملکرد می‌شود؛ اما باید توجه داشت که امتیاز به‌دست‌آمده کماکان بیش از ۴۰ درصد بهتر از مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی ۲۰۱۹ با تراشه‌ی Core i5-8279U‌ است.

 

ما برای تجربه‌ی Windows on ARM روی مک‌بوک پرو M1 به‌سراغ ماشین مجازی Parallels و فایل نصبی نسخه‌ی اینسایدر ویندوز نیز رفتیم. مک‌بوک پرو M1 با اختصاص ۶ هسته به ماشین مجازی، در بنچمارک GeekBench حدود ۱۰۱ درصد در آزمون تک‌تردی و ۹۱ درصد در آزمون چندتردی سریع‌تر است!

تراشه‌ی M1 در اجرای بازی Rise of the Tomb Raider با تنظیمات گرافیکی High و وضوح Full HD، توان مصرفی ۷ واتی در GPU و حدود ۱۶ وات در کل تراشه به نرخ فریم میانگین ۳۰ فریم‌برثانیه رسید؛ درحالی‌که مک‌بوک پرو ۱۳ اینچی مدل ۲۰۱۹ با مصرف بیش از ۳۰ واتی تراشه‌ی Core i5-8259U به‌سختی نرخ میانگین ۶٫۵ فریم‌برثانیه را به‌دست آورد. توجه داشته باشید که مک‌بوک پرو M1 این بازی را به‌کمک لایه‌ی مترجم Rosetta 2 اجرا می‌کند!

مک بوک پرو M1 نشان داد که اصلی‌ترین دغدغه‌‌‌ی ما در مورد عملکرد آن تا حدود زیادی بی‌مورد بوده است؛ در جریان بررسی اولترابوک جدید اپل نرم‌افزارهای x86 متعددی را آزمایش کردیم؛ از فتوشاپ ۲۰۱۹ و مایکروسافت آفیس ۲۰۱۹ گرفته تا واتساپ، اسپاتیفای و مایکروسافت تیمز، به‌سختی می‌توان در کاربری‌های روزمره متوجه افت فاحشی در عملکردشان شد؛ البته در این میان، راهکار ناجوانمردانه‌ی نصب فتوشاپ (!) روی نسخه‌ی ۲۰۲۰ ممکن نیست.

طبیعتا در زمینه‌ی نرم‌افزارهای x86 مناسب برای کاربری‌های حرفه‌ای نمی‌توان با قاطعیت نظر داد. مطابق آنچه بنچمارک‌ها نیز نشان می‌دهند، در مواردی که تراشه به‌طور کامل درگیر می‌شود، گاهی حتی افت عملکرد بیش از ۳۰ درصد را نیز حین اجرای نرم‌افزارهای x86 شاهد خواهیم بود. خوشبختانه پافشاری اپل بر استفاده از معماری آرم و برنامه‌ی گذار ۲ ساله‌اش، توسعه‌دهندگان را وادار کرده است که به‌فکر به‌روزرسانی محصولات نرم‌افزاری‌شان باشند؛ به‌عنوان مثال هم‌اکنون ادوبی پریمیر و فتوشاپ به‌صورت بتا برای Apple Silicon دردسترس قرار دارند و مایکروسافت نیز روی پشتیبانی ویژوال استودیو از تراشه‌ی M1 کار می‌کند.

اجرای بی‌دردسر عموم نرم‌افزارهای x86؛ تجربه‌ی نه‌چندان جالب اپ‌های آیفون/آیپد

xCode، محیط توسعه‌ی نرم‌افزار برای محصولات اپل هم‌اکنون به‌صورت کاملاً بومی روی مک‌بوک پرو M1 اجرا می‌شود؛ اما بررسی‌‌ها نشان می‌دهد که WebKit حین اجرای ازطریق Rosetta 2 دچار کرش می‌شود. از سوی دیگر حین استفاده از Android Studio و اجرای بیلدهای JetBrains و Gradle کُندی‌هایی به‌وجود می‌آید.

مک‌بوک پرو M1 به‌لطف تراشه‌ی مبتنی‌بر ARM اکنون قابلیت اجرای بومی اپلیکیشن‌های iOS و iPadOS را نیز دارد؛ اما درحال‌حاضر این قابلیت به تجربه‌ی کاربری رضایت‌بخشی نمی‌انجامد، چراکه بسیاری از توسعه‌دهندگان نظیر فیسبوک و گوگل اجازه‌ی استفاده از اپلیکیشن‌هایشان روی مک را نمی‌دهند، از سوی دیگر بسیاری از اپلیکیشن‌های موجود هم مطلوب اجرا نمی‌شوند؛ برخی از آن‌ها قابلیت اجرای تمام‌صفحه ندارند، درحالی‌که در برخی دیگر، راهکار اپل برای شبیه‌سازی عملکرد لمسی نمایشگر آیفون و آیپد روی ترک‌‌پد مک‌بوک گیج‌کننده و ناکارآمد است.

باتری مک بوک پرو M1

یکی از عوامل اصلی در روی‌گردانی اپل از تراشه‌های اینتل، به بهره‌وری انرژی و سطح مصرف باتری در دستگاه‌های حمل‌پذیر بازمی‌گردد. لپ‌تاپ‌های مجهز به تراشه‌های x86 برای دستیابی به عملکردی مطلوب، به انرژی زیادی نیاز دارند و برهمین اساس شرکت‌ها باید بین شارژدهی و عملکرد، مصالحه کنند. اپل می‌گوید تراشه‌ی M1 «با یک‌چهارم مصرف انرژی، به عملکرد CPU جدیدترین تراشه‌ی PC دست می‌یابد» و مدعی است که مک‌بوک پرو M1 می‌تواند تا ۱۷ ساعت وب‌گردی و ۲۰ ساعت پخش فیلم 1080p همراه کاربر باشد.

مک‌بوک پرو M1 از باتری ۵۸٫۲ وات‌ساعت (۵۱۰۳ میلی‌آمپرساعت) بهره می‌برد و به‌همراه شارژر ۶۱ واتی با کابل USB Type-C به‌فروش می‌رسد. در ادامه‌ی بررسی، آزمون‌های باتری پرسین کالا را اولترابوک جدید اپل اجرا کردیم. سیستم‌عامل macOS برخلاف ویندوز اسلایدری برای انتخاب بهترین عملکرد یا بهترین شارژدهی ندارد و صرفاً گزینه‌ای برای بهینه‌سازی شارژدهی لپ‌تاپ حین پخش فیلم ارائه می‌دهد، ما در بررسی شارژدهی این گزینه را فعال کردیم.

با تنظیم روشنایی نمایشگر روی ۲۰۰ نیت (اسلایدر روشنایی حدود ۷۰ درصد)، غیرفعال‌سازی کلیه‌ی اتصالات بی‌سیم و قطع صدای اسپیکر، مک‌بوک پرو M1 ویدئوی معیار پرسین کالا با وضوح HD را به‌مدت ۱۶ ساعت و ۴۷ دقیقه پخش کرد. اولترابوک اپل در آزمون باتری GFXBench نیز که شارژدهی و پایداری عملکرد را حین اجرای بازی‌ها شبیه‌سازی می‌کند، محتوای گرافیکی 1080p این آزمون را با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه و به‌مدت ۲۱۸ دقیقه اجرا کرد. نتایج به‌دست‌آمده بیشتر به شارژدهی گوشی هوشمند پرچم‌داری با باتری حجیم شباهت دارند تا یک لپ‌تاپ!

شارژدهی نزدیک به گوشی‌های هوشمند پرچم‌دار!

به‌عنوان یک کاربری واقع‌گرایانه‌تر، ما کل فرایند تدوین ویدئوی جعبه‌گشایی گلکسی S20 FE را با وضوح 4K و به‌کمک نسخه‌ی بتای نرم‌افزار پریمیر پرو روی مک‌بوک پرو M1 با روشنایی ۲۰۰ نیتی نمایشگر انجام دادیم. این فرایند ۳ ساعت طول کشید و طی آن شارژ باتری دستگاه از ۱۰۰ به ۱۰ درصد رسید.

جمع‌بندی‌

چند ماه پیش و در زمان پرده‌برداری اپل از نخستین کامپیوترهای مبتنی‌بر Apple Silicon، تصور آنکه روزی به بخش جمع‌بندی بررسی مک‌بوک پرو M1 برسیم و مشکلات سخت‌افزاری یا باگ‌های متعدد نرم‌افزاری جزو نقدهایمان از این اولترابوک نباشد، اندکی دور از ذهن یا حتی مضحک بود؛ چراکه وقتی پای تغییرات وسیع ساختاری در سطح تراشه‌‌ در میان باشد، عموما نخستین محصولات مبتنی‌بر آن تراشه، با مشکلات متعددی دست‌به‌گریبان خواهند بود؛ موردی که در مواجهه با کامپیوترهای مبتنی‌بر Windows on ARM تجربه کردیم.

قدرت و بهینگی تحسین‌برانگیز M1، بهینه‌سازی‌های عمیق نرم‌افزاری در macOS Big Sur و پافشاری اپل بر کنارگذاشتن اینتل، همگی دست‌به‌دست هم دادند تا نخستین کامپیوتر اپل با تراشه‌ی مبتنی‌بر معماری ARM، از همان روزهای ابتدایی در اوج باشد. گوگل که هنوز هم به ارائه‌ی نسخه‌ی ARM مرورگر گوگل کروم برای ویندوز رغبتی ندارد، از همان روزهای ابتدایی نسخه‌ی بومی Apple Silicon را دراختیار کاربران مک گذاشت، شرکت‌های دیگری نظیر مایکروسافت و ادوبی نیز در مسیر مشابهی هستند. از سوی دیگر عموم نرم‌افزارهای x86 موجود نیز به‌لطف لایه‌ی مترجم Rosetta 2 بدون دردسر روی مک‌بوک پرو M1 اجرا می‌شوند.

بررسی‌های ما نشان می‌دهد که M1 درحال‌حاضر حداقل در بین تراشه‌های هم‌رده‌‌ی خود بهترین عملکرد به‌ازای مصرف هر وات را دراختیار کاربر می‌گذارد. مک‌بوک پرو M1 به‌لطف بهینگی تراشه‌ی M1 چه با اتصال به برق چه بدون آن و در پردازش‌های مداوم، سطح عملکرد خود را حفظ می‌کند. عملکرد تک‌ترد و چندترد این تراشه به‌‌ترتیب بهترین‌های موبایل AMD و اینتل را به‌مراتب با مصرف انرژی کمتر از پیش‌رو برمی‌دارد. بهینگی‌های تراشه‌ی M1 باعث می‌شود تا مک‌بوک پرو جدید در کاربری‌های روزمره، شارژدهی مشابه گوشی‌های هوشمند پرچم‌دار امروزی را داشته باشد.

البته به‌مانند هر محصول دیگری، مک‌بوک پرو M1 نیز کاستی‌های خود را دارد، با وجود قدرت پردازشی کم‌نظیر M1، هنوز هم مک‌بوک پرو جدید را برای آن دسته کاربران حرفه‌ای توصیه نمی‌کنیم که نرم‌افزار مورداستفاده‌شان برای سازگاری با Apple Silicon به‌روز نشده است؛ چراکه اجرای چنین نرم‌افزارهایی ازطریق Rosetta 2 ایده‌آل نیست و به افت عملکرد حدود ۳۰ درصد منجر می‌شود، از سوی دیگر، اجرای نرم‌افزارهای x86 شارژدهی مک‌بوک پرو را کاهش می‌دهند. صرف‌نظر از موارد یادشده، برای باقی کاربران با استفاده‌های عادی‌، اصلی‌ترین نکات منفی مک‌بوک پرو M1 را طراحی قدیمی و کیفیت نازل وب‌کم می‌دانیم!

دسته‌بندی مک بوک پرو 2020
اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

×
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت